ترفند اصلاح قانون کار،
تهاجم بیشتر به زندگی کارگران !
کامران پایدار
در این روزها که حکومت بحران زده جمهوری اسلامی برای بقا به هر خس و خاشکی می آویزد و با گذشت هر روز عرصه های بقا حکومت تنگ و تنگ تر میشود و راههای گریز از بحران اقتصادی و اضمحلال بسته تر میشود، سران حکومت جنایت و قتل و دزدی و فساد اسلامی هر روز به حربه جدیدی متوسل میشوند. تا امروز با گذشت چندین ماه از اجرای سیاست ضد انسانی حذف سوبسیدها و دزدی آشکار حکومت از سفره های خالی کارگران و زحمتکشان٬ که سران حکومت به زعم خودشان فکر میکردند شاید با غارت سفره های خالی مردم راه علاجی برای اقتصاد ورشکسته و بحران زده حکومتشان بیابند٬ عملا نتیجه ای عایدشان نشده است. کشتی سیاست حذف سوبسیدها به گل نشسته، سفره های مردم هر روز خالی و خالی تر شده٬ و در عین حال کینه و تنفر عمومی علیه جانیان قاتل و دزد اسلامی بیشتر و بیشتر زبانه میکشد.
بخش عمده ای از پولهای میلیاردی که از این راه به جیب حکومت سرازیر شده یا به حسابهای بانکی سران حکومتی واریز شده و بخش عظیمی دیگر از این پولها صرف باند بازیهای حکومتی و دم و دستگاه بوروکراسی فاسد و سرکوب و قتل جمهوری اسلامی گردیده است. بحران ورشکستگی و بن بست اقتصادی حکومت٬ که عمدتا بخشی ناشی از فساد و دزدی باندهای مافیایی حاکم و تحریمهای جهانی و همچنین انزوا و پرت افتادن سرمایه داری ایران از کل اقتصاد سرمایه داری جهانی است٬ امروز بیش از پیش می تازد و با گذشت هر روز حکومت رو به موت اسلامی را بیشتر و بیشتر به سوی گور سرازیر میکند. سئوال این است، مسئله اصلاح و بازنگری در قانون کار ضد کارگری مصوب سرمایه داران برای چیست؟ چرا کاربدستان موافق و مخالف درون حکومتی اینچنین به جد و جهد افتاده اند؟ آیا حضرات پس از 32 سال سرکوب خشن پلیسی و اعدام و شکنجه و سر به نیست نمودن کارگران انقلابی و پیشرو کمونیست به صرافت رسیدگی به حق و حقوق لگد مال شده کارگران افتاده اند؟ آیا پس از 32 سال استثمار وحشیانه کارگران و انحلال و سرکوب شوراهای کارگری، اخراجها و بیکار سازیهای میلیونی و سرکوب هر نوع حق تشکل و اعتصاب و حتی نپرداختن چند ساله دستمزدها و تحمیل همه نوع فقر و فلاکت و بیحقوقی و محرومیت بیسابقه به زندگی کارگران و خانواده هایشان٬ آخوندهای حکومتی و سرمایه داران همدستشان که هر دو از یک آخور میخورند به اندیشه گشایش و بهبود زندگی کارگران به جان آمده از فقر و گرسنگی و سرکوب و زندان و شلاق افتاده اند؟ آیا قرار است در بارگاه فساد و جنایتشان اورادی بخوانند تا گشایشی در زندگی کارگران گردد؟
یا نه، آیا به زعم برخی سندیکالیستها و جریانات نامربوط به جنبش کارگری و کمونیستی که نام کمونیسم را هم برای روز مبادا یدک می کشند٬ در یک روز آفتابی حکومت هزار بحران جمهوری اسلامی توانسته است در یک شعبده بازی و معرکه ماهرانه جزیره امن و امان سرمایه در ایران را بسازد و به دلیل رشد و شکوفایی اقتصادی، حکومت به سرمایه داری متعارف تغییر ماهیت داده و حالا میخواهند با اصلاح قانون کار همیشه ضد کارگریشان سهم کارگران را از سودهای سرشار بدهند؟! و بهبود و گشایشی در زندگی کارگران گرسنه و به جان آمده حاصل نمایند؟؟ البته شاید همه این موفقیتهای چشمگیر و روز افزون به ضرب زور و سرکوب و سانسور مبارک و میمون پاسدار بسیجیهای گمنام امام زمان و دلارهای باد آورده نفتی باشد !
هر چه هست قضیه روشن تر از اینهاست. نه قرار است امام زمانی ظهور کند و نه قرار است ابدا در زندگی کارگر جماعت فرج و گشایشی بشود. همه داستان این است کفگیر حضرات به ته دیگ خورده و حالا برای استثمار و بهره کشی عریان تر و قانونی!! و وحشیانه کارگران کیسه دوخته اند. با شعارها و ژستهای مهوع و مسخره ای هم به میدان آمده اند . شعار مسخره و مضحک و ضد کارگری 3 جانبه گرایی، بهبود شرایط کار و زندگی کارگران، افزایش زمینه های مناسب برای سرمایه گذاری و سود آوری بیشتر البته برای سرمایه داران محترم!! شکوفایی و رشد و بهبود اقتصادی. تازه تا بدانجا هم با گستاخی پیش رفته اند که اخیرا حسن صادقی معاون امور استانهای خانه کارگر حکومت وحوش اسلامی گفته است تغییر قانون کار باید به شرط اعطای حق اعتصاب به کارگران باشد و...؟؟؟!
شوراهای اسلامی ضد کارگری و عوامل ریز و درشت جیره خوار حکومت در خانه کارگر و دیگر ارگانهای فرمایشی و مزدور و انگل که بیش از 32 سال است به جنایت و سرکوب و استثمار کارگران مشغول بوده اند این روزها در مقابل دیگر باندها و جناحهای جانی و دزد حکومت یا با اصلاح قانون کار ضد کارگریشان مخالفند و یا غیرتی شده اند و بدنبال به رسمیت شناختن حق اعتصاب برای کارگران هستند . بازی مسخره ایست، اسبها در سر بالایی همدیگر را گاز میگيرند و باندهای حکومتی در این عرصه ضد کارگری هم برای سهم بیشتر از قدرت و ثروت و برسر چگونگی بقا حکومت به جان هم افتاده اند. این امتداد همان بازی مسخره سبز و سیاه است که برخی جریانات راست و انحرافی متاثر از آن با شعار انقلاب انسانی با حلوا حلوا و انقلاب انقلاب از سا ل 88 تا امروز به دنبالش افتاده اند و حتی در تحلیلهای سیاسیشان در این روزها مشغول کالبد شکافی و تفکیک آناتومی سبزهای رادیکال و سرنگونی طلب از سبزهای غیر سرنگونی طلب و غیر رادیکال هستند!! (اشاره به مصاحبه تلویزیونی مصطفی صابر با کیان آذر در تی وی کانال جدید ح ک ک)
اختلافات و باند بازیهای سران حکومت اسلامی برسر چگونگی و اصلاح قوانین ضد کارگریشان ابدا ربطی به منافع کارگران نداشته و ندارد. هیچ یک از جناحهای حکومتی سر سوزنی از منافع و حق و حقوق کارگران را نمایندگی نمیکنند. همه اینها باندهای اوباش و جنایتکاری هستند که بطور مشترک و متفق 32 سال است با استثمار غیر انسانی کارگران در فضای سرکوب و ارعاب سرباز خانه ای، با کشتار و زندان و شکنجه و اعدام کارگران پیشرو و کمونیست، با انحلال شوراهای کارگری، با اخراجهای دسته جمعی، با قراردادهای موقت و سفید امضا، با شرکتهای انگل پیمانکاری و هزار جنایت دیگر زندگی جهنمی امروز را برای کارگران رقم زده اند .
اما تا آنجا که به ما کارگران کمونیست و پیشرو مربوط است راه ما، راه سعادت و خوشبختی و دستیابی به آزادی و برابری و رفاه و برپایی یک زندگی شایسته انسان، بی توهم به هیچ دغل و دروغی راهی است که بر بستر سرنگونی کامل حکومت اسلامی سرمایه داران با همه باندهای سیاه و سبزش هموار خواهد شد. امر ما کارگران تحزب کمونیستی و سازمانیابی و تشکل، برپایی مجامع عمومی و شوراهای سراسری و برپایی اعتصابات قدرتمند سراسری و رهبری مبارزه و جنبش انقلابی برای برپایی یک جمهوری سوسیالیستی است .زنده باد انقلاب کارگری! *